کد مطلب:122478 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:341

اشاره مختصر به مناقب مشترکه امام حسن و امام حسین دو سبط پیغم
قال رسول الله (ص) الحسن و الحسین سبطان من الاسباط. صواعق ص 114.

حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله فرمود حسن و حسین دو سبط از اسباطند.

قال (ص) الحسن و الحسین سید اشباب اهل الجنة.

رسول الله (ص) فرمود حسن و حسین دو آقای جوان بهشتند. بحار ص 58 ج 6.

قال (ص) احب اهل بیتی الی الحسن و الحسین، صواعق صفحه 114.

رسول الله فرمود حسن و حسین دوست داشترین اهل بیت من هستند.

قال(ص) من احبهما فقد احبنی و من ابغضهما فقد ابغضنی، صحیح ترمذی صفحه 306 ج 2.

رسول الله فرمود حسن و حسین را من دوست دارم و دوست دارم آنها كه آن دو را دوست دارند و دشمن میدارم آنها كه آن دو را دشمن دارند.

قال (ص) الحسن و الحسین ابنای من احبهما احبنی و من احبنی احبه الله و من احبه الله ادخله الجنة، صحیح ترمذی صفحه 306 ج 2.



[ صفحه 250]



رسول الله فرمود حسن و حسین دو فرزندان من هستند كسی كه آنها را دوست دارد مرا دوست داشته و كسی كه مرا دوست دارد خدا او را دوست دارد و وارد بهشت فرماید.

قال (ص) للحسن و الحسین: انتما امامان ولامكما الشفاعة، و قال من احبنی و احب هذین و اباهما و امهما كان معی فی درجتی فی الجنة یوم القیامة، ینابیع الموده صفحه 164

رسول الله صلی الله علیه و آله فرمود حسن و حسین، شما دو پیشوا و امام امت هستید و شفاعت مخصوص مادر شما است و نیز فرمود هر كس این دو نفر و پدر و مادر آنها را دوست دارد در قیامت با من در بهشت در درجه من خواهد بود.

باری احادیث صادره از لسان رسول الله (ص) درباره حسنین (ع) كه مورد اتفاق عامه و خاصه است بسیار است این دو بزرگوار هر دو مظهر اسماء حسنی و مجلای صفات علیای الهی هستند و هر دو مظهر قدرت مطلقه ربانیه اند.

این دو بزرگوار هر دو آئینه حسن و جمال و جلال حضرت ذوالجلال هستند. این دو بزرگوار هر دو حافظ و نگهبان و محیی اسلام و احكام قرآن هستند. این دو بزرگوار هر دو برای حفظ اسلام اقدام به انجام كار خود كرده اند.منتهی امام حسن مصلحت را در حفظ دین، صلح با معاویه دانست و امام حسین حفظ دین را در جنگ با یزید دانست و هر دو طبق دستور و مشیت الهی عمل نمودند. بنابراین عقول ناقصه و افكار مردم بی خبر از حكمت و اسرار الهی را نرسد كه اعتراض به كار این دو بزرگوار نمایند و بگویند چرا امام حسن صلح و امام حسین جنگ نمود زیرا عمل هر دو به نفع اسلام و دین و مصلحت نظام كل بوده است پس چون و چرا در اقدام بانجام این دو عمل از این دو نفر كه هر دو معصوم هستند به هیچ وجه جایز و روا نیست زیرا شخص معصوم هر كاری انجام دهد بر طبق مشیت خداست (ما



[ صفحه 251]



یشاءون الا ان یشاء الله).

الحق عارف عالیقدر صغیر اصفهانی اشعاری عالی سروه است:



ظهور حلم حق سبط پیمبر

سرور جان زهرای مطهر



علی را وارث اورنگ شاهی

حسن آئینه حسن الهی



شهی كز حلم او گاه تصور

خرد غرق است در بحر تحیر



بساحل كی رسیدی كشتی دین

نه لنگر بودش ار آن حلم و تمكین



توانائی كه گر گشتی مصمم

دمی بر هم زدی اوضاع عالم



زمین را آسمان كردی به ایماء

برآوردی ثری را بر ثریا



بدان قدرت ز دشمن هر چه دیدی

تحمل كردی و بر جان خریدی



به خصم ار صلح كردی پاس دین بود

كه پاس دین به عهد وی چنین بود



(حسن از صلح شد دین را نگهبان

حسین از جنگ رونق داد بر آن)



دو دستند این دو از حلم و شهامت

گرفته رایت دین تا قیامت



مر این دو ملك دین را شهریارند

بعرش پاك یزدان گوشوارند





[ صفحه 252]





خوش است اینجا سوی معنی گرایم

بیا تا عرش حقت وانمایم



بهر دل كاین دو تن دارند منزل

بود عرش الهی بی شك آندل



حسن را درد و محنت از برادر

اگر افزون نباشد نیست كمتر



سزد بر آن در دریای لاهوت

سرشك از دیده باری همچو یاقوت



كه بد گوهرترین زمره ناس

زمرد ساخت لعل وی ز الماس



چنان كز تشنگی شاه شهیدان

چو ماهی گشت روی خاك غلطان



حسن از آب غلطان شد به بستر

بزد بر خرمن جان آبش آذر



بجز نعش حسن نعشی به دوران

نگشت از بعد كشتن تیر باران



جراحاتی كه از شمشیر و خنجر

شهید كربلا را بد به پیكر



حسن را بر جگر بودی بس افزون

ز تیر طعنه ی آن مردم دون



(صغیر) از داغشان در شور و شین است

گهی ذكرش حسن گاهی حسین است





[ صفحه 253]